چکیده
جنبش مُـد پـایـدار در قـرن بیسـت ویکـم بـه محـوری اساسـی در صنعت پوشاک بـه ویـژه در حـوزه طراحـی لباس تبدیـل شـده اسـت. از اینرو در این پژوهش تمرکز بر طراحی لباس تغییرپذیر طبق اصل سوم جنبش مد پایدار با بیشترین تنوع استایل برای نیازهای خاص مصرف کننده مناسـب بـا موقعیت های اجتماعی مختلف می باشد. جهت پاسـخ گویی بـه رویکـرد انتخابـی ایـن پژوهش کـه “پایـداری” اسـت، طرح پیشنهادی کارایـی لازم در بیست وپنج استایل اجتمـاعی، دوازده استایل ورزشی و یک استایل خانگی را دارا می باشد. هدف اصلی و نهایی در این پژوهش، کاهش تولید زباله درصنعت پوشاک است. بدین معنا که محصول تولید شده به صورت بهینه و با بیشترین بازدهی مورد استفاده قرار گیرد و طول عمر آن قبل از رسیدن به محل دفن زباله افزایش یـابـد. نتایج این پژوهش می تواند از لحاظ اقتصادی نقش مهمی را در کنترل مصرف پارچه و در نهایت افزایش زمان دفع زباله در صنعت پوشاک ایفا کند و به عنوان روشی سازگار با محیط زیست، مردم را به سمت خرید لباس هایی با قابلیت مصرف طولانی تر هدایت کند و یکی از اصلی ترین رویکردهای پایداری که مقابله با مصرف گرایی و یا مدگرایی افراطی در زندگی امروز است را تامین نماید.
مقدمه
در قرن حاضر میانگین دمای کره زمین با سرعتی نگران کننده در حال افزایش بوده که ناشی از ایجاد گازهای گلخانه ای و زباله های غیرقابل تجزیه توسط انسان است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که تأثیر حتی ۱.۵ درجه سانتی گراد (۷.۲ درجه فارنهایت) افزایش متوسط دمای کره زمین می تواند فاجعه بار باشد و منجر به افزایش بلایای طبیعی و تخریب اکوسیستم شود. لذا طراحان و تولیدکنندگان صنعت مد همزمان با بحران گرمایش زمین، افزایش تولید، مصرف گرایی و کاهش منابع تجدید ناپذیربا چالش جهانی آلایندگی محیط زیست روبرو هستند. بر اساس مطالعاتی که توسط سازمان ملل متحد صورت گرفته، صنعت پوشاک و مُـد مسئولیت انتشار حدود ۱۰ درصد از کل گازهای گلخانه ای جهان و تولید۲۰ درصد از کل زباله های تولید شـده را برعهده دارد و حتی انرژی بیشتری را نسبت به صنایع هواپیمایی و کشتیرانی مصرف می کند. پیام هشدارهای اخیر سازمان ملل واضح است: صنعت پوشاک یک آلاینده مهم در جهان است. یافته ها نشان داده است که این صنعت، علیرغم جذابیت و تنوع بسیار بالا در روند تولید و عرضه محصولات، به دلیل دارا بودن زنجیره ای تجاری متشکل از تأمین پیش نیاز، مواد خام، تولید پارچه، ساخت لباس، ارسال، فروش و در نهایت دفع طولانی به عنوان دومین آلاینده بزرگ جهان پس از صنعت نفت شناخته شده است و به محیط زیست صدمات جبران ناپذیری وارد می کند. هم چنین نتیجه تحقیقات انجام شده نشان دهنده تاثیرات مخرب فرآیًًند تولید و تکمیل پارچه بر محیط زیست می باشد. مثلا برای تولید پنبه، حجم بالایی از آب و آفت کش ها مصرف می شود. از دیگر معضلات تولید پنبه و پشم، ازدیاد گازهای گلخانه ای و همچنین کمبود آب است. برای تولید الیاف مصنوعی از نفت خام و سوخت های فسیلی استفاده می شود که در طبیعت غیر قابل تجزیه اند. در مطالعاتی که انجام شده با وجود این که مراحل تولید پلی استر آسیب کمتری نسبت به پنبه به طبیعت وارد می کند، اما در این میان افزایش تولید این محصول به عنوان ماده ای غیر قابل تجزیه بیولوژیکی، سبب افزایش سموم آزاد در محیط زیست و باعث بروز عوارض زیادی برای بدن انسان شده است که از مهم ترین دلایل آلایندگی این صنعت می باشد. الیاف با مواد شیمیایی سمی رنگ می شوند و این مواد سمی که در انتها وارد فاضلاب می شوند، غیرقابل بازیافت هستند. فرآیند تکمیل پارچهبا استفاده از حجم زیاد آب، منابع آبی ر ا با مقادیر قابل توجهی از انواع مواد شیمیایی آلوده کرده است. با توجه به تغییرات زیادی که صنعت مد و فشن در ۲۰ سال گذشته به خود دیده است، متاسفانه با وجود تمام این آلودگی ها، لباس های تولید شده پیش از آنکه طول عمرشان تمام شود، به شکل منسوجات غیرقابل بازیافت به محل دفن زباله می روند و به سرعت وقتی که هنوز نو هستند و فرسوده نشده اند تبدیل به زباله می شوند. در گذشته هر چند وقت یک بار برای هرفصل شاهد رواج یافتن مد و سبک خاصی از پوشش و استایل بوده ایم. اما در دو ًدهه اخیر با تراژدی تازه ای رو به رو هستیم که اصطلاحا به آن مدگرایی می گویند. این معضل یکی از پدیده های رایج اجتماعی معاصر اسّت که ریشه در تنوع طلبی انسانها دارد. در یک نگاه کلی و جامع نگر، مدگرایی متاثر از عوامل تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی در اواخر دهه ۹۰ میلادی و اوایل سال های ۲۰۰۰ و بعد از آن، به طرز شگفت انگیزی میان همه افراد دنیا گسترش یافت و یکی از عواقب به شدت چشم گیر مدگرایی در همین دوران به اوج رسیدن فست فشن یا مد سریع بود. فست فشن با تغییر غیر منتظره روند مد و ارائه پی درپی لباس های متنوع به بازار، با سرعت در این صنعت اوج گرفت و عواقب زیست محیطی بیشتری نمایان شد. بیش از نیمی از خریدهای فست فشن در کمتر از یک سال دور انداخته می شوند . در واقع برندهای فست فشن ذهن و احساس مخاطب را طوری درگیر کرده اند که مدام به سوی خرید تشویق شوند و لباس هایی را به کمدشان اضافه کنند که ضروری نیست. بر این اساس، لباس تبدیل به کالای یک بارمصرف شده است، در نتیجه به طور روزافزون، زباله های نساجی بیشتر و بیشتری تولید شده و خواهد شد.
طبق تحقیقات انجام شده، هرساله ۳۰۰ هزار تن لباس به محل دفن زباله می روند و متاسفانه فقط ۱۵ از این منسوجات بازیافت می شوند به طور مثال فقط دراسترالیا به تنهایی در هر ده دقیقه حدود ۶۰۰۰ کیلوگرم لباس به عنوان زباله دفن می شود و علیرغم وجود شعارهایی نظیر کاهش، استفاده مجدد و بازیافت تخمین زده می شود که صنعت مد و پوشاک در حدود ۱۳ کیلوگرم ضایعات برای هر شخص در طول یک سال تولید می کند. این ضایعات معادل سرزمینی بزرگتر از مساحت کشور فرانسه است؛ در واقع طراحان و تولیدکنندگان صـنـعـت مُـد در چالش مواجهه با فجایع زیست محیطی قرار گرفته اند.
پیش بینی ها حاکی از آن است که جمعیت جهان تا سال ۲۰۳۰ به نه میلیارد نفر می رسد و از آنجا که حیات انسان به منابع زیستی کره زمین وابسته است، نمی توان بیش از ظرفیت آن مصرف کرد و درصورت فشار بیش از حد بر منابع، امکان تجدید منابع از بین می رود و تنها راه مقابله با این آسیب ها، کاهش تولید و برقراری مجدد رابطه متقارن با اکوسیستم می باشد. درنتیجه، تلاش کارشناسان و پژوهشگران برای نجات محیط زیست، با جنبش بزرگ مد پایدار آغاز شد و در صنعت مد و پوشاک، این جنبش در مقابله و رویارویی با اثرات مخرب زیست محیطی فست فشن شکل گرفت. « ُمـد پایدار» در یک نگاه، به معنای تولید و استفاده از پوشاک با کمترین تاثیر منفی بر محیط زیست، یکی از اصلی ترین رویکردهای مقابله با مصرف گرایی است. به زعم برخی از کارشناسان در جنبش مد پایدار، بازیافت الیاف، جداسازی لباس ها، رنگ آمیزی مجدد و قراردادن آنها در محصولات جدید، مهمترین گزینه های کاهش مخاطرات زیست محیطی صنعت پوشاک است. بعضی از شرکت های تولید کننده ی پوشاک (به خصوص درکشورهای پیشرفته) در تلاش هستند فعالیت های خود را به سمت حفاظت از محیط زیست و پایداری پیش برند.
امروزه کاهش زباله های صنعت پوشاک، یکی از دغدغه های اصلی محیط زیست به حساب می آید. اما تاکنون بیشتر راه کارهایی که محققان مد پایدار برای مقابله با آسیب های زیست محیطی صنعت پوشاک ارائه کرده اند، تنها مربوط به فرآیند تولید پارچه بوده است و نوآوری و خلاقیت در طراحی پوشاک در مسیر توسعه مد پایدار به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. در دهه های اخیـر تغییـر و تحـول روزافزون ابـزارهای طراحی لباس، باعـث شـده تـا طراحی لباس های تغییرپذیر بتواند در عرصـه مدِ پایدار بـه عنصـری قدرتمنـد مبـدل گـردد و تاثیر عظیمی در کاهش تولید زباله درصنعت پوشاک داشته و به عنوان روشی سازگار با محیط زیست، مردم را به سمت خرید لباس هایی با قابلیت مصرف طولانی تر هدایت کند. در چند سال اخیر معدودی از طراحان با طراحی لباس های تغییرپذیر، سبک خود را به سمت حفاظت از محیط زیست و پایداری پیش برده اند اما طراحی لباس های تغییرپذیر با تمام پیشینه و کاربردی که دارد به ندرت در مجامع مد مطرح شده است . این روش طراحی جدیدی توسط لیدیا مرسدس سیلوستری ابداع شد و دیان وون فورستنبرگ و دنا کاران از طراحانی بودند که این روند را در صنعت مد ادامه دادند. در ایران نیز به جز مواردی انگشت شمار، توجه چندانی به این موضوع نشده است. این لباس ها باید بسیار هوشمندانه طراحی شوند و در طراحی شان نیاز به تفکر و خلاقیت بیشتری است. تا به حال طراحی لباس در این سبک تنها شامل طرح و پارچه بوده اما در این پژوهش به این خلاء تحقیقاتی با استفاده از تلفیق طراحی و استایل می پردازیم.
مد پایدار
در نگاهی جامع « مد پایدار» به معنای طراحی، تولید و استفاده از پوشاک با کم ترین تاثیر منفی بر محیط زیست است. یکی از اصلی ترین رویکردهای این جنبش مقابله با مصرف گرایی است. تقریبا پس از انتشار کتاب بهار خاموش درسال ۱۹۶۲ توسط زیست شناس آمریکایی راشل کارسون، کتابی که آلودگی جدی و گسترده مرتبط با استفاده از مواد شیمیایی کشاورزی را آشکار کرد، بحث در مورد تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی مد امروز آغاز شد. و منشأ جنبش مد پایدار با جنبش زیست محیطی مدرن درهم آمیخته شد. پس از آن، در سال ۱۹۸۷ تأثیر اعمال انسان بر محیط زیست توسط گزارش بروندلند به طور سیستماتیک تری مورد بررسی قرار گرفت و اصطلاحات جدید برای کاهش ً این اثرات، ابداع شد. در اوایل دهه ۹۰ و تقریبا مصادف با کنفرانس سازمان ملل متحد در ًسال ۱۹۹۲ در مورد محیط زیست وتوسعه”، که عموما به عنوان اجلاس زمین ریو شناخته می شود، اقدامات برای اصلاح صنعت مد به سمت پایداری ًراه خود را به انتشارات مد و منسوجات باز کرد. معمولا این نشریات، محصولات شرکت های معروفی مانند پاتاگونیا و ESPRIT را معرفی می کردند که در اواخر دهه ۱۹۸۰ نگرانی های زیست محیطی را وارد تجارت خود کردند. صاحبان آن شرکت ها تحقیقاتی در مورد تأثیرات مخرب زیست محیطیِ الیاف مورد استفاده در شرکت های خود را (که ۹۰٪ از تولیدشان در آن زمان را تشکیل می داد) شروع کردند. جالب توجه است که در سی سال گذشته همچنان تمرکز بر تاثیر مواد در مد پایدار معمول بوده است و میراث تلاش پاتاگونیا و ESPRIT ، همچنان دستور کار جنبش پایدار در صنعت مد را شکل می دهد. این شرکت ها اسپانسر مالی اولین کنفرانس پنبه ارگانیک که در سال ۱۹۹۱ در کالیفرنیا برگزار شد بودند. در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ این جنبش گسترش یافت و برندهای بسیاری را در بر گرفت. در همین دوران که تمرکز اصلی بر بهبود تأثیر محصولات از طریق پردازش الیاف و پارچه و منشأ مواد باقی مانده بود، داگ تامپکینز نیاز دارند خریداری کنند. از اوایل دهه ۱۹۹۰ به موازات انقلاب صنعتی عصر حاضر، تحقیق در حیطه “مد پایدار” در حال توسعه بوده است. این جنبش اکنون تاریخ، پویایی، سیاست، جنبش های فرعی، عملکرد، و زبان (تحلیلی و انتقادی) خاص خود را دارد. اکنون دامنه این جنبش گسترده شده و شامل پروژه های فنی است که به دنبال کاهـش آسیب های محیطـی و بـه حداقـل رسـاندن مصـرف منابـع انـرژی و هماهنگـی هرچـه بیشـتر بـا طبیعت است. اولویت های فعلی برندها و طراحان، بازسازی اساسی صنعت مد است. بــه معنــای دیگــر، فلســفه طراحــی پایــدار، پشــتیبان و مشــوق نگرش و تصمیماتی اســت کــه در هــر مرحلــه از طراحــی، سـاخت و مصـرف، تأثیـرات منفـی بـر محیـط زیسـت و سـلامت اسـتفاده کننـدگان را نیـز درنـظـرگرفتـه باشـد امروزه جنبش مد پایدار (که به عنوان مد سازگار با محیط زیست نیز شناخته می شود) یک اصطلاح فراگیر است که تولید محصولات را با هدف دست یابی به یکپارچگی زیست محیطی توصیف می کند. مد پایدار بیش از پرداختن به منسوجات یا محصولات مُ ـد، به نحوه تولید لباس و طول عمر یک محصول قبل از رسیدن به محل دفن زباله می پردازد. این جنبش با طیف وسیعی از ذینفعان صنعت مد، از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان لباس های معاصر گرفته تا تولیدکنندگان و مصرف کنندگان آینده، سروکار دارد.
دلایل زیست محیطی شکل گیری جنبش مد پایدار
در سال ۲۰۱۸، صنعت پوشاک عامل تولید تقریبا دو میلیارد و یکصدمیلیون تن گازهای گلخانه ای بود که نیمی از آن توسط مدسریع ایجاد گردید. برندهای مدسریع، حجم بالایی از پوشاک مصنوعی با منشاء نفتی را در کشورهای درحال توسعه تولید می کردند که متاسفانه باعث ایجاد سطوح بالایی از انتشار گازهای گلخانه ای و ضایعات نساجی شد و این سوال اساسی مطرح گشت که چرا و چگونه این صنعت یکی از عوامل اصلی بحران زیست محیطی زمین گردید؟ در پاسخ به این سوال به تغییرات صنعت مد در اواخر دهه ۹۰ میلادی و اوایل سال های ۲۰۰۰ و بعد از آن می رسیم. دوره ای که مدگرایی به طرز شگفت انگیزی میان جوامع گسترش یافت و تقاضای رو به رشد برای لباس های ارزان قیمت و متنوع، منجر به تولد فست فشن یا مدسریع شد؛ روندی که یکی از عوامل اصلی بحران زیست محیطی زمین را رقم زد.
در بررسی تاثیر محیطی مدسریع می توان به موارد متعددی همچون زنجیره های تامین پراکنده، استفاده از مواد مصنوعی مضر و تولید بیش از حد و مداوم اشاره کرد. برای مثال، H&M یکی از شرکت های پیشرو و فعال در مدسریع، با ۸۰۰ تامین کننده در کشورهایی مانند بنگلادش و ویتنام کار می کند. محصولات نهایی این شرکت از طریق مسیرهای هوایی ارسال می شوند تا در سریع ترین زمان ممکن به دست مصرف کننده برسند. در واقع طی کردن این فاصله جغرافیایی به انتشار دی اکسیدکربن کمک می کند. شایان ذکر است که تولید این محصولات بر مواد مصنوعی با منشاء نفتی، مانند پلی استر و نایلون متکی است که باعث انتشار مقادیر زیادی از کربن می شود. علاوه بر این، پارچه های مصنوعی غیرقابل تجزیه هستند و به سختی به مواد خام تجزیه می شوند و حتی اگر مصرف کننده یا برندی سعی کند لباس ها را بازیافت کند، این تلاش ها اغلب بی اثر هستند. در نهایت، برندهای مد سریع به طور مداوم بیش از آنچه که می توانند به صورت واقعیً بفروشند، تولید می کنند. H&M و رقبای آن تقریبا ۶۰ درصد از لباس های خود را بدون کاه ًش قیمت می فروشند و موجودی فروخته نشده معمولا به محل دفن زباله ارسال می شود. بر اساس گزارش سال ۲۰۲۰ توسط Global Fashion Agenda، هر ثانیه یک کامیون زباله لباس نو به محل های دفن زباله ارسال می شود. از سوی دیگر، شرکت های مدسریع یا همان برندهای فست به جای عرضه لباس در چهارفصل، لباس های جدید را به صورت هفتگی یا حتی روزانه با قیمت های بسیار پایین معرفی می کنند. این برندها با بکارگیری سرعت در تولید، باعث بروز تغییرات چشم گیری در رفتار مصرف کنند گان شده اند و مشتریان را ترغیب به خرید مداوم می کنند. گروه عمده ای از مشتریان هم برای جا نماندن از غافله مد و فشن، سعی می کنند با جریان تند و سریع تغییر مد خود را هماهنگ کنند. در نتیجه، کمد لباس شان را با انبوهی از پوشاک کم ارزش و بی کیفیتی پر می کنند که نه جنس خوبی دارند و نه می توان از آنها در بلندمدت استفاده کرد. بسیاری از لباس هایی که مصرف کنندگان دور می اندازند، اغلب با زباله های خانگی مخلوط و قابل بازیافت نیست و این فرهنگ مصرف گرایی که فراتر از حد نیاز است، صنعت پوشاک را در زمره پنج صنعت اول آلوده کننده محیط زیست و حتی به استناد برخی از منابع، (پس از صنایع نفتی) به دومین صنعت آلوده کننده محیط زیست مبدل نموده است.
در سال های اخیر، مصرف کنندگان به طور فزاینده ای از تأثیر لباس های خود بر محیط زیست آگاه شده اند و خواستار تغییر هستند. در اواخر دهه ۲۰۱۰، اکثر برندهای مد شروع به انتشار گزارش های سالانه پایداری کردند. با این حال، تلاش آنها برای رسیدگی به این بحران کافی نبوده است. تمام این ها، برندهای جهانی پوشاک را ملزم کرده که به تولید لباس هایـی سـازگـار بـا مـحـیـط زیـست یا « مـد پـایـدار» همت گمارند.
هفت اصل مهم مد پایدار
به طور کلی استراتژی مد پایدار در زمینه ی تولید و مصرف پوشاک، هفت اصل زیر را در بر می گیرد.
۱. تقـــاضـــــــــا و تــــــــــــولید سفــــارشـــــــی (On demand & custom made ) اولین اصل، تقاضای مشتری و تولید سفارشی به صورت اختصاصی است که توسط خیاطان یا خاً نه های مد طراحی و تولید می شوند. این اصل اساسا با فست فشن ها و تولید انبوه به مخالفت می پردازد.
۲. سبز و پاک (Green & clean ) این اصل بر روش تولید، به شیوه ای سازگار با محیط زیست تأکید دارد. از مواد اولیه، فرآیند تولید از جمله رنگرزی وغیره گرفته تا بسته بندی محصولات را شامل می شود. طوری که در این موارد کمترین آسیب به محیط زیست (آب، هوا و موجودات زنده) وارد شود.
۳. کیفیت بالا و طراحی بدون محدودیت زمان (High Quality & Timeless Design ) منظور از این اصل کیفیت بالای لباس در همه جنبه ها (طراحی، پارچه و دوخت لباس) است به طوری که گذر زمان و تغییر مد روی آن تاثیر نمی گذارند. در واقع هیچ گاه از مد نمی افتند.
۴. عادلانه و اخلاقی (Fair and Ethical) در واقع این اصل تلاش می کند علاوه بر حفظ محیط زیست و دفاع از حقوق حیوانات، شرایط کار و حقوق کارگران را در این صنعت (به خصوص در فست فشنها) بهبود بخشد. همچنین می کوشد تا به جایگاه صنایع دستی صدمه ای وارد نشود.
۵. تعمــــــــیر، طــــــــــــراحی مـــجدد و بــازیافت (Repair& Upcycle Redesign) طبق این اصل، وقتی لباس کمی پاره و یا قسمت هایی از آن پوسیده می شود می تواند توسط خیاط یا صاحب لباس تعمیر شود. حتی زمانی که قابل استفاده نیست نیز، می توان بر روی آن طراحی مجدد انجام داد و از آن لباسی دیگر تولید کرد. به عنوان مثال می توان با استفاده از شلوار جین های کهنه کیف یا پیراهن طراحی کرد. هم چنین زمانی که غیرقابل استفاده می شود، باید توسط مراکز بازیافت جمع آوری، سپس به مواد اولیه نساجی تبدیل شده و در نهایت به لباس های جدید و یا سایر محصولات نساجی تبدیل شوند.
۶. اجاره، قرض و مبادله (Swap &Rent، Loan ) زمانی که لباسی سالم است اما از نظر صاحب آن قابل قبول نیست و یا دیگر برای او دوست داشتنی نیست، بهترین کاری که می توان انجام داد، اهدای آن به خیریه (و دیگران) یا اجاره دادن آن است؛ همچنین می توان آن را با کالاهای دیگر مبادله یا آن را فروخت.
۷. دســـــــــــــــــــت دوم و بـــــــــــــــــــا ارزش ( Secondhand & Vintage ) این اصل نیز پیرو اصل قبلی است، اما بر خرید و فروش لباس های (قدیمی با کیفیت و ارزش بالا به صورت دست دوم تاکید می کند. در بهترین حالت تمام جنبه های فوق چه ازطرف تولیدکننده و چه مصرف کننده باید رعایت شوند. اما در عمل همه این موارد به طور کامل اجرا نخواهند شد. به طورکلی آنچه که باید مد نظر قرار گیرد این است که هر فرد بایست سبک پایدارتری را در انتخاب پوشاک خود پیدا کند. به طور مثال افراد تمایلی به خرید لباس دسته دوم ندارند ولی سعی کنند لباسی را به خیاطان حرفه ایی سفارش دهند تا با کیفیت بالاتری برایشان بدوزند.
تاثیر طراحی لباس تغییرپذیر در توسعه مد پایدار
پارادایـم پایـداری در قـرن بیسـت ویکـم بـه عنـوان محـوری اساسـی در صنعت پوشاک، بـه ویـژه در حـوزه طراحـی تبدیـل شـده اسـت. از آنجایـی کـه طراحـی بستری بـرای نـوآوری اسـت، از ایـن رو فرصـت ایـده آلـی بـرای سـنجش مفاهیـم پایـداری ایجاد می کند. ابزار طراحـی لباس در سه دهه گذشته تـا بـه امـروز پیشرفت های زیادی داشـته و بـا توجـه بـه تأثیـر بسزایی کـه بـر صنعت پوشاک دارد، بـا فرآیند مـد بسـیار نزدیـک و بـا یکدیگـر مرتبط انـد. در این زمینه نیـاز اسـت تـا بـه اسـتفاده کنندگان به عنـوان گـروه اصلـی هدف، توجـه بیشـتری مبـذول داشـت و بـه جـای تحمیـل انتخـاب بـه مشـتری، طراحـی را بـر اسـاس خواسـته ها و احساسـات شخصی آنهـا انجـام داد . مخاطب مد، تشنه ی خلاقیت و نوآوری است. همواره در انتظار دیدن و استفاده از جدیدترین محصولات و برآورده شدن خواسته های خود است. لباس تغییرپذیر با طراحی خلاقانه و هوشمند می تواند نیاز پوششی مخاطب را در موقعیت های مختلف برآورده نماید و به سبب نوع طراحی کاربردی تر باشد. هـدف از ایـن نـوع طراحـی کاهـش آسیب های محیطـی، بـه حداقـل رسـاندن مصـرف منابـع انـرژی و هماهنگـی هرچـه بیشـتر بـا طبیعــت است. لذا فرآیند طراحـی لباس های تغییر پذیر با اصل سوم مد پایدار (کیفیت بالا و طراحی بدون محدودیت زمانی) منطبق است. در واقع بـا توجـه بـه مفهوم اساسی این اصل، کیفیت بالای لباس در همه جنبه ها (طراحی، پارچه و دوخت )باید پاسخ گوی نیازهای پوششی و احساسی فرد (مدگرایی) در فاصله زمانی طولانی تر باشد، به طوری که تغییر مد و استایل در این لباس برای مصرف کننده در حداقل دو فصل متوالی قابل اجرا باشد؛ فرآیندی هوشمند و خلاقانه کـه بـا توجـه بـه استراتژی کلی برگرفتـه از مد پایدار می تواند تن پوشی هماهنـگ و متناسـب با محیط زیست تولیـد کند. بـه بیانـی دیگـر این فرآیند سـعی بـر اصلاح الگوی مصرف در صنعت پوشاک دارد، بدین معنا که محصولات تولید شده به صورت بهینه و با بیشترین بازدهی مورد استفاده قرار گیرند و طول عمر آنها قبل از رسیدن به محل دفن زباله افزایش یابد. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی می باشد، لذا پس از بررسی مقالات مرتبط و مطالعات کتابخانه ای، روند طراحی طبق اصل سوم مد پایدار (کیفیت بالا و طراحی بدون محدودیت زمان) انجام شد. در این راستا جهت حفظ اصالت پوشش، به عنوان یک لباس اجتماعی ایرانی، برای الگوسازی و طراحی اولیه از نرم افزار شبیه سازی سه بعدی مارولوس استفاده شد شکل۱ ] و پس از بررسی و اطمینان از امکان اجرایی شدن قابلیت تغییرپذیری طرح ارائه شده توسط نرم افزار تری دی مکس متریال سازی شده [شکل۲ ] و به مرحله طراحی استایل رسید. شکل۳ وجه تمایز این لباس طراحی استایل می باشد که نمایان گر روش استفاده در موقعیت های متنوع اجتماعی و چند کاربردی بودن طرح پیشنهادی است . بـا اتخـاذ روشـی متفاوت در طراحـی، طبق پارادایم هــای طراحــی پایــدار در طراحــی لبــاس، سعی بر آن داشتیم تا تأثیـر آگاهانـه ای بـر مصرف کننده داشـته و هدف نهایی، ارائه طرحی است با بهترین ساختار که انتظار مخاطب از خلاقیت را تامین، سرعت تولید را در مقابله با فست فشن متعادل و آینده مد برای حرکت به سمت پایداری را روشن تر سازد.
شکل۱- الگوسازی و طراحی اولیه سه بعدی با نرم افزار مارولوس
مراحل رسم طرح فنی و تصویرسازی سه بعدی لباس تغییر پذیر
در مرحلــه طراحــی، ابتــدا اتودهای متفاوتــی از لباس اجتماعی بــا اســتفاده از سـبک های انتخـاب شـده تهیـه و بـا رعایـت قوانیـن مربـوط بـه سـبک، بـا تغییـرات و ابتـکار سـعی شـده اسـت بـه طرحـی نـو و جدید به عنوان لباس تغییرپذیر برسـیم. در نهایت به طرحی با کارایـی لازم در بیست وپنج استایل اجتمـاعی، دوازده استایل ورزشی و یک استایل خانگی مناسـب برای شـرایط فصلی بهار و تابستان دست یافتیم. این طرح برای نیازهای خاص مصرف کننده فقط در قالب یک لباس اجرا شده و راحتی لازم برای کاربر در تغییر استایل را مهیا می نماید. طرح نهایی جهت اطمینان از امکان اجرایی شدن، توسـط نرم افزار مارولوس الگوسازی و با نرم افزار تری دی مکس متریال سازی شده اسـت در (شکل۲ ] قابلیـت تبدیـل شـدن و تغییرپذیری این لباس اجتماعی به پنج لباس مختلف به بهترین شیوه تصویر سازی شده است.
شکل۲- طرح پایه مانتو بلند رسمی با قابلیت تبدیل به مانتو کوتاه، سرهمی، سویشرت، تاپ
شکل۳- طرح پایه مانتو بلند متریال سازی سه بعدی توسط نرم افزار مارولوس و تری دی مکس
شکل۴- مانتو کوتاه متریال سازی سه بعدی توسط نرم افزار مارولوس و تری دی مکس
شکل۵- سرهمی متریال سازی سه بعدی توسط نرم افزار مارولوس و تری دی مکس
شکل۶- سویشرت متریال سازی سه بعدی توسط نرم افزار مارولوس و تری دی مکس
۴-۱- ساخت هویت طرح با طراحی استایل ساخت هویت طرح، با طراحی استایل در واقع در پاسخ به سوالاتی از قبیل چطور؟ چگونه؟ و کجا؟ برای این لباس ارائه شده است که از الزامات طراحی لباس تغییرپذیر می باشد. وجه تمایز یک لباس تغییرپذیر طراحی استایل به منظور ایجاد تجربه و درک مخاطب از چندکاربردی بودن لباسِ طراحی شده می باشد. در واقع با چیدمان لباس و لوازم جانبی در کنار هم، نحوه استفاده طرح پیشنهادی در موقعیت های اجتماعی مختلف به تصویر کشیده می شود. [شکل ۷ ] طراحی استایل به مشتری کمک می کند که اعتماد به نفس بیشتری کسب کند و برای خود یک استایل شخصی با توجه به تمامی عوامل مانند سن، شغل، ایدئولوژی، فرم بدن و غیره بدست بیاورد.
شکل۷- طراحی استایل به منظور ایجاد تجربه و درک مخاطب از نحوه استفاده طرح پیشنهادی در موقعیت های اجتماعی مختلف
شکل۸- طراحی استایل به منظور ایجاد تجربه و درک مخاطب از نحوه استفاده طرح پیشنهادی در موقعیت های اجتماعی مختلف
شکل۹- طراحی استایل به منظور ایجاد تجربه و درک مخاطب از نحوه استفاده طرح پیشنهادی در موقعیت های اجتماعی مختلف
شکل۱۰- طراحی استایل به منظور ایجاد تجربه و درک مخاطب از نحوه استفاده طرح پیشنهادی در موقعیت های اجتماعی مختلف
شکل۱۱- طراحی استایل به منظور ایجاد تجربه و درک مخاطب از نحوه استفاده طرح پیشنهادی
ویــژگــی هــای فنی و ســاخــتــاری طرح پیشنهادی
لباس طراحی شده شامل ۱۴ تکه با قابلیت جا به جایی و تغییر مدل می باشد. [ شکل۱ ]
پارچه انتخاب شده ریون بامبو است که دارای خواص ضد آب و لک بوده و چروک پذیری بسیار کمی دارد تا ضمن زیبایی، راحتی بیشتری هم داشته باشد.
در قسمت های یقه، حلقه آستین و قسمت میانی لباس، دکمه و جادکمه برای اتصال گذاشته شده و امکان تبدیل لباس به حالت های مختلف با کاربردهای متفاوت را فراهم می کند. علاوه بر این، در صورتی که لزومی به استفاده از آن نباشد می توان آن را جدا نمود. [ شکل۲ ]
در قسمت کمر، سجاف و کمربند قابل تنظیم برای تنگ و گشادکردن لباس و تغییر مدل تعبیه شده است، این کمربند قابلیت تغییر سایز را برای لباس فراهم می نماید. [ شکل۳ ]
برای تبدیل مانتو بلند به کوتاه، در قسمت میانی، دکمه و جادکمه برای اتصال تعبیه شده است کافی است این دکمه باز شود تا بلندی مانتو تغییر یابد. [ شکل۳ ]
در قسمت جلو و عقب چون اتصال با دکمه و جادکمه می باشد، قابلیت تبدیل دامن به شلوار در نظر گرفته شده است. این دکمه ها برای اتصال و تزیین لباس دوخته شده است. [ شکل۴ ]
کلاه از طریق دکمه های یقه و آستین به لباس متصل می شود، مدل کلاه طوری طراحی شده که بعد از اتصال، یک برش تزیینی در قسمت جلو سینه لباس ایجاد می کند. [ شکل۵ ]
دو جیب مخفی در قسمت پهلوها در نظر گرفته شده است.
در صورت ایجاد هرگونه لک این لباس قابلیت تفکیک به ۱۴ قسمت را دارد تا در صورت لزوم فقط تکه لازم لکه زدایی شود. [ شکل۱ ]
نتیجه گیری
در این پژوهش هدف اصلی و نهایی، کاهـش آسیب های محیطـی صنعت پوشاک، بـه حداقـل رسـاندن مصـرف منابـع انـرژی و هماهنگـی هرچـه بیشـتر این صنعت بـا طبیعــت است . طراحی لباس های تغییر پذیربه عنوان روشی سازگار با محیط زیست می تواند تاثیر عظیمی درکاهش تولید زباله درصنعت پوشاک داشته و از لحاظ اقتصادی نقش مهمی در کنترل مصرف پارچه و در نهایت دفع طولانی پوشاک ایفا کند. در این راستا بـا رعایـت قوانیـن مربـوط بـه سـبک مورد نظر طرح نهایی ضمن حفظ اصالت پوشش لباس به عنوان یک لباس اجتماعی ایرانی به گونه ای طراحی شده تا به عنوان طرحـی نـو و تـازه مطابق با اصل سوم مد پایدار با کارایـی لازم در موقعیت های اجتماعی مختلف در شـرایط فصلی بهار و تابستان با بیشترین تنوع استایل برای نیازهای خاص مصرف کننده، فقط در قالب یک لباس اجرا شده تا راحتی لازم برای کاربر در تغییر استایل را مهیا می نماید . [ شکل۱۱ ] سبک طرح پیشنهادی حاضر با طراحان برجسته این سبک در عرصه بین المللی مانند لیدیا مرسدس سیلوستری طراح مد پورتوریکویی و مخترع لباس های تغییرپذیر ۲۵] کت بیگار طراح لباس های تغییرپذیر و مدیر برند تی دی سی [۲۶] دنا کاران سرطراح شرکت بین المللی برند دی کی ان سی [۲۷] دومینیک انصاری طراح یکی از ابتکاری ترین و چشمگیرترین نمونه کلکسیون های لباس تغییرپذیر تا به امروز [۲۸] و حسین چالیان بهترین طراح سال انگلستان در سال ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ ۲۹] هم سو می باشد. این سبک طراحی، در برگیرنده تمامی پوشاکی است که ورای عملکرد عادی شان به عنوان پوشش، همسو با مدیریــت منابــع انــرژی هستند و قابلیــت بازگشــت بــه محیــط زیسـت را دارند. بنابراین می تواند بستر بزرگی برای رسیدن به دستاوردهای کاربردی در توسعه مد پایدار باشد. افزایش دانش چگونگی استفاده از این شیوه طراحی در تولیدی های پوشاک و همچنین تعامل دانشجویان و پژوهشگران این رشته با واحدهای تولیدی می تواند به پیشرفت و ترغیب طراحی و تولید این سبک لباس کمک نماید. برای طراحی بهتر لباس های تغییرپذیر ، باید به طراحی فراگیر و جهانی توجه نمود. امیداست پژوهش حاضر مسیر تازه ای، برای توجه بیشتر طراحان و تولیدکنندگان و دست اندرکاران، در عرصه صنعت پوشاک باشد.